چگونه به خود دروغ نگوییم؟
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۱۶۳۵
«ما دروغ را به دلایلی انتخاب کردهایم و حالا دلایل متعددی برای رهانکردن آن داریم که مهمترین آن این است که «حقیقت» رنج دارد ولی نکته مهمی که اغلب افراد از آن غافل هستند این است که در انتهای مسیر پاداش حقیقی قرار دارد.»
به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه ایران نوشت: «افلاطون میگوید دانش غذای روح است و شفا هنگامی رخ میدهد که هر آنچه را از آن اجتناب کردهایم، تحمل کنیم تا دانش پدیدار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جان فردریکسون بهدرستی این اجتنابها را در قالب «دروغهایی که به خود میگوییم» تعبیر میکند. این روانشناس که درباره رواندرمانگری و مزایای آن و همچنین درستترین شیوه رواندرمانی سخنهایش را در کتابهای متعددی نوشته، معتقد است ما این دروغها را نمیتوانیم بهتنهایی تشخیص دهیم چون از روی قصد آنها را نگفتهایم بلکه برای اجتناب از درد «حقیقت» سمت «دروغ» رفتهایم.
در آغاز نیز این دروغها از رنج و آلام ما کاسته است اما بهمرور خود تبدیل به عذابی در زندگی شده است که فرد را به نقطهای میرساند که فکر میکند «جایی کارها میلنگد»؛ هر چند باز هم نمیداند کجا و چرا؟ اینجاست که روانشناس درمانگر پیدایش میشود تا در یک گفتگوی دونفره فرد را با حقیقت آنچه بر او پیدا نیست آشنا کند و شفا رخ بدهد.
در واقع آنچنان که فردریکسون معتقد است حکایت اکثر ما حکایت آن کسی است که میخواهد به بغداد برود اما در مسیر سمرقند است و یک صوفی در مسیر به آن فرد گمکردهراه فقط همین «در مسیر اشتباه بودن» را نشان میدهد.
واقعیت هم این است که در پروسه رواندرمانی بهمرور باید دروغها ناپدید شود و همینجاست که انواع مقاومتها از جمله ترک جلسات درمانی شکل میگیرد.
ما دروغ را به دلایلی انتخاب کردهایم و حالا دلایل متعددی برای رهانکردن آن داریم که مهمترین آن این است که «حقیقت» رنج دارد ولی نکته مهمی که اغلب افراد از آن غافل هستند این است که در انتهای مسیر پاداش حقیقی قرار دارد.
بگذارید اینجا مثالی بزنیم برای فهم بیشتر منظورمان از دروغ در روند زندگی که عموماً هم در زندگی بیرونی رخ میدهد. ما کمتر در افکار و آرزوها و احساسات دچار این دروغ میشویم. یعنی در زندگی درونی صادقتر هستیم تا زندگی بیرونی! یا بهتر است بگوییم راه ناپدیدشدن دروغها در زندگی درونی هموارتر است؛ هر چند هر دروغی که در اثر تعاملات بیرونی به خود گفته و باورش کردهایم، راهی به خصوصیترین آرزوها و احساسات درونی مییابند و آنها را هم دستخوش تغییر میکنند.
تصور کنید فردی در حق شما اشتباه میکند، حق شما را خورده است، سرزنشهایش پایان ندارد، آسیب رسانده است و ... حال تصور کنید این فرد برای شما از چنان جایگاه مهمی برخوردار است که توان تحمل این آسیب از این فرد را ندارید.
شروع میکنید به دروغ گفتن به خود: من بد هستم، من کافی نیستم، من کامل نیستم، من اشتباه میکنم و ... بله درست حدس زدید. گاهی باور اینکه ما در اشتباه هستیم راحتتر از این است که باور کنیم دیگری در اشتباه است.
بر عکس این اتفاق نیز صادق است. ممکن است دقیقاً فردی باشد که برای قبولنکردن اشتباه خود مدام انگشت اتهامش به سمت دیگران باشد. در واقع تمام عیوب خود را به دیگران فرافکنی کند. این فرد در جهان خود تحمل رنج اینکه اشتباه کند را ندارد. برای اولی دیگری آنقدر مهم است که نمیتواند اشتباه او را در حق خود قبول کند و برای دومی کاملبودن خود و عاریبودن از هر نقدی آنقدر مهم است که میخواهد با دروغ به «خود»ی که ساخته آسیبی نرسد.
رواندرمانی به ما میگوید چرا رنج میکشیم و چگونه سلامتی روان را بازیابیم، چون بخواهیم بپذیریم یا نه این دروغها در جایی درون ما، ما را دچار تعارض میکنند. این تعارض گاه در رفتارهای ما و گاه در جسم ما پدیدار میشود. بیخوابی، کجخلقی، پرخاشگری، اضطراب، افسردگی، کاهلی و ... تنها نمونههایی از وجود این تعارضهایی هستند که در پس دروغها خود را نشان میدهد.
فردریکسون چیز دیگری هم میگوید؛ اینکه «علاوه بر این در درمان متوجه میشویم با ارتباط پیداکردن شفا مییابی، چون دروغهای ما در روابط پدیدار شدهاند.» این ارتباط، ارتباط درمانی با درمانگر است؛ جایی که شنیده میشویم و به بینش میرسیم؛ جایی که به تجربه احساسات درونی تشویق میشویم، از آرزوها و افکار خود بلند سخن میگوییم و گاه تناقضهایمان در همین بلندگفتنها خود را نشان میدهد.
در نتیجه اینکه اگر فکر میکنید جایی از کار و زندگی خراب است، باید به آن توجه کنید و این نقطه شکوفایی است و حتماً اگر شما در این نقطه ایستادهاید چند قدم از کسانی که مدام فکر میکنند اگر جایی از زندگیشان میلنگد مدام پای خرابکاری دیگران در میان است جلوتر هستید.
رواندرمانی در تمام شاخههایش بهدرستی به شما نشان میدهد که شما مهمترین فرد زندگی خود هستید و باید از اجتناب با خود دست بردارید. دروغ بزرگترین اجتناب ما از خودمان و نیازها و احساساتمان است!»
منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: دروغ
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: دروغ روان درمانی نشان می دهد دروغ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۱۶۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیر مخرب دروغگویی بر سلامت مغز
آفتابنیوز :
یکی از مهمترین تحقیقات انجام شده درباره تاثیر دروغگویی بر سلامت جسمانی افراد تحت سرپرستی «لین برینکه» (Leanne Brinke) استاد دانشگاه هاروارد با عنوان «فیزیولوژی بیصداقتی، آیا بر سلامتی تأثیر میگذارد؟» انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان میدهد اعمال غیر صادقانه با موارد متمایز فیزیولوژیکی همراه است. در واقع، در حین و بعد از یک عمل غیرصادقانه، اثرات فیزیولوژیکی در مغز و بدن به عینه دیده میشود. نتایج تحقیقات مختلف نشانگر آن است که اعمال ناصادقانه میتوانند زیر پوست ما نفوذ کنند و بنابراین تجسم مییابند.
وقتی یک تجربه انسانی تجسم پیدا میکند، به طور معمول اثرات عمیقتری بر سلامت کوتاهمدت و بلندمدت بدن انسان میگذارد. در اینجا، ما بین ادبیات موجود در مورد فیزیولوژی (عدم) صداقت و استدلالی که طبق آن بیان میشود عدم صداقت برای سلامتی ما مضر است پیوند بر قرار میکنیم.
تجربه فیزیولوژیکی درگیر شدن در (عدم) صداقت
برخی از مردم زندگی بافضیلتی دارند. آنها صادق و راستگو هستند و وقت گرانبهای خود را صرف امور خیریه، حقیقتگویی، وفاداری به دوستان و همسر و... میکنند. اما افراد متفاوت دیگری هم در جوامع هستند که حتی وقتی نیازی ندارند یا مستمند مستحق نیستند، صدقه میگیرند، دروغ میگویند، تقلب میکنند یا دزدی را پیشه خود میسازند. علم مدرن به ما میگوید که نبود صداقت در افراد به دلایلی نظیر وضعیت و موقعیت و تصمیماتی که آنها میگیرند بروز پیدا میکند. جنبههای ساختاری محیطهای فیزیکی و فرهنگی ما که عدم صداقت را ترویج میکند، باید شناسایی شود، اما به گفته این استاد دانشگاه هاروارد در این مطالعه روی نشانگرهای زیستی قابل اندازهگیری استخراج شده از مغز (به عنوان مثال تفاوتهای عملکردی ام آرآی) و بدن (به عنوان مثال صربان و کارایی قلب) تمرکز شده است.
عدم صداقت در مغز
پیشرفتهای اخیر در فناوری به محققان این امکان را داده است که فعالیتها را در مغز وقتی درگیر یک عمل غیرصادقانه است، اندازهگیری کنند. برخی از تفاوتهای عملکردی MRI در مغز بازیگران صادق با بازیگران غیرصادق وجود دارد. به عنوان مثال قبل از اینکه یک دورغ تازه گفته شود و زمانی که در ذهن تازه شروع به شکلگیری میکند، قشر سینگولیت قدامی (کورتکس) تمایل به فعال شدن را نشان میدهد. در حین گفتن دروغ یا در زمان انجام عمل غیرصادقانه، حوزههای مرتبط با کنترل اجرایی مغز درگیر هستند. قشر جلو و پشتی و جانبی و قشر جداری خلفی مغز پاسخهای صادقانه را مهار و منابع حافظه فعال را فراهم میکند. جالب توجه است که به نظر میرسد مناطق عصبی به کار گرفته شده با نوع دروغ متعادل میشوند. در حالی که تحقیقات ارتباط دروغگویی با مغز نیاز به دقت و توجه بیشتری دارد، ترکیبی از نتایج اعلام میکند که مناطق کنترل اجرایی مغز در زمان دروغ گفتن درگیر میشوند. به طور کلی کاهش منابع گرانبهای شناختی (که در زمان دروغ گفتن و برای جبران فشار ناشی از آن به کار گرفته میشوند) باعث میشود که توانایی استفاده موثر از این منابع برای اهداف دیگر از جمله کمکردن استرس و افزایش سایر واکنشهای پاراسمپاتیک سالم و حفظکننده هموستاز کاهش پیدا کند.
تاثیرات مخرب دروغگویی در بدن
دروغگویی همچنین اثر خود را در بدن و درون ما به جا میگذارد از جمله تغییر در ضربان قلب، تعداد تنفس و رسانایی پوست. تغییرات در این نشانگرهای فیزیولوژیکی هم میتواند به طور مستقیم بر سلامت تاثیر بگذارد. این در حالی است که حتی یک صداقت کوچک هم احساسات مثبت در افراد را افزایش میدهد و میتواند به کاهش اختلالات بیش از حد برانگیختگی مانند اضطراب کمک کند. چنین اعمال صادقانهای همچنین میتواند به طور مستقیم مزایای سلامت مانند کاهش فشار خون و افزایش طول عمر را برای بدن ما به ارمغان بیاورد.
برخلاف اعمال صادقانه فضیلتآمیز، بیصداقتی و دروغگویی عموما با تاثیر منفی بر جسم و بدن همراه است. به طور کلی، دروغ گفتن با افزایش برانگیختگی همراه است که منجر به افزایش رسانایی پوست و کندتر شدن روند احیای پوست، افزایش فشار خون، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش سرعت تنفس و گشاد شدن مردمک چشم میشود. افزایش مزمن ضربان قلب و فشار خون هم میتواند منجر به اختلال تیروئید، دیابت و سایر شاخصهای سندرم متابولیک شود.
منافع راستگویی و مضرات دروغگویی برای بدن
راستگویی، نوع دوست بودن، منصفانه رفتار کردن و به طور کلی دیگرگرا بودن، فضیلتهایی هستند که مستقیما با مجموعهای از نتایج مثبت سلامتی مانند سلامت جسمانی، استرس کمتر، کاهش پیری سلولی و افزایش آسودگی روانی و در مجموع سلامت بهتر و طول عمر بیشتر مرتبط هستند. اما در سوی دیگر، دروغ گفتن، خودخواه بودن، تقلب و خیانت کردن با مجموعهای از پیامدهای سلامتی منفی مانند افزایش ضربان قلب، بالا رفتن فشار خون، انقباض عروق، افزایش کورتیزول و کاهش قابل توجه حجم و عملکرد مناطق مرتبط با تنظیم عاطفی و فیزیولوژیکی در مغز میشود.
منبع: همشهری آنلاین